مستند «سید ابراهیم»
شهید سید ابراهیم تارا متولد کردکوی بود. ۵ ساله بود که پدرش آنها را به تهران آورد و در یک جوجه کشی حوالی نارمک مشغول به کار شد. در منزلی که در نازی آباد داشتند دوران کودکیاش را سپری کرد . کلاس دوم ابتدایی بود که پدرش فوت کرد. تابستانها دستفروشی میکرد تا کمک خرج خانواده باشد. قبل از انقلاب مسئول پخش اعلامیههای امام در منطقه نازی آباد و یاخچی آباد بود. بعد از انقلاب راهی دانشگاه شد. با وقوع انقلاب فرهنگی دانشگاه را نیمه کاره گذاشت و به عضویت سپاه درآمد و عازم کردستان شد. مسئول اطلاعات کامیاران بود که عقد کرد و با همسرش راهی مشهد شدند. ۲ روز در مشهد ماندند که کودتای نوژه شد و برگشتند به کردستان. معتقد بود در کردستان، دشمن مردم را ندارد. با کمک بازداشتیها، نشریه سپاه را راه اندازی کرد. به گواهی دوستانش، تارا بیش از اینکه آدمی نظامی باشد یک شخصیت اجتماعی و فرهنگی بود که به راحتی با مردم ارتباط میگرفت. بوکان آخرین شهری بود که از دست کومله آزاد شد. شهید تارا به خاطر ناامن بودن شهر زن و فرزند کوچکش سمیه را به محل کار خود برده بود و همانجا زندگی می کردند. ابراهیم به اسارت کوملهها درآمد و به شهادت رسید. همسرش میگوید:«همیشه سر نماز از خدا درخواست داشت که زیر شکنجه شهید شود و موقع شهادت مادرش حضرت زهرا(س) بالای سرش باشد و هیچ وقت جسدش پیدا نشود». سید ابراهیم به آرزویش رسید و پیکرش هرگز بازنگشت و تا ۴ سال پس از شهادت هیچ مراسمی برایش گرفته نشد. یاد و خاطره شهید سید ابراهیم تارا برای همیشه در ذهن مردمان کرد و ایران ماندگار خواهد ماند.
تهیه کنندگی این مستند بر عهده موسسه روایت فتح بوده و خانم زلیخا مهدی نیا آن را کارگردانی کرده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.