معرفی کتاب
فرمانده عملیات کمیته مرکزی سپاه بود و همه عملیات‌های تعقیب، شناسایی و دستگیری منافقین زیر نظر او انجام می‌شد ولی هر کس از او می‌پرسید که چه کاره است؟
می‌گفت: در سپاه خدمتکار هستم و زمین مقر را می‌شویم.
همانند زمانی که آقا اسماعیل (پدرش)، هر روز سکه‌ای پنج تومانی در جانمازش می‌گذاشت و او آن را به پیرمرد نابینا (بابا علی) می‌داد و کسی خبردار نمی‌شد.
شمسی خسروی در کتاب آوازپرستو زندگی شهید حسین علیخانی را به رشته تحریر در آورده است و از شهید گمنامی سخن می‌گوید که از واپسین روزهای پیروزی انقلاب برای حفاظت از ارزش های والای انقلاب اسلامی جانش را در کف دست می‌گیرد.
شهید علیخانی در حین انجام وظیفه در واحد اطلاعات عملیات شهری در جبهه‌های جنوب نیز حضور یافت و از تمام توان و تجربه برای به خاک نشاندن دشمن بعثی استفاده کرد و سرانجام در ۱۱ اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر پس از سال‌ها مجاهدت به دوستان شهیدش پیوست روحش شاد و یادش گرامی باد.
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.